عاشقانه ها
به سلامتی درخت ، نه به خاطر میوش ، به خاطر سایش ، به سلامتی دیوار ، نه به خاطر بلندیش ، واسه اینکه هیچ وقت پشت آدم رو خالی نمی کنه ، به سلامتی دریا ، نه به خاطر بزرگیش ، واسه یک رنگیش ، به سلامتی سایه که هیچ وقت آدم رو تنها نمی ذاره
سیب سرخی را به من بخشید و رفت ، ساقه ی سبز دلم را چید و رفت ، عاشقی های منو باور نکرد ، عاقبت بر عشق من خندید و رفت ، اشک در چشمان سردم حلقه زد ، بی مروت گریه ام را دید و رفت
دوست دارم همیشه از تو بنویسم بی آنکه در جستجوی قافیه ها باشم ، بی آنکه واژه ها را انتخاب کنم ، دوست دارم از تو بنویسم که می دانم هنوز دوستم داری و هر سپیده دم یک سبد مهربانی از تو دریافت می کنم .
وقتی تنهاییم دنبال یک دوست می گردیم ، وقتی پیداش کردیم دنبال عیب هاش می گردیم ، وقتی از دستش دادیم دنبال خاطره هاش می گردیم و باز تنهاییم !
سلام عزیز مهربون اجازه هست بشم فدات ، اجازه هست تو شعر من اثر بذاره خنده هات ، شب که میاد یواش یواش با چشمک ستاره هاش ، اجازه هست از آسمون ستاره بچینم برات ؟
در اين خلوتگه پر درد
در اين خاک سياه و سرد
در اين شبها در اين ظلمت
در اين تنهايي و وحشت
صدايت مرهم دلهاست
دلت آيينه فرداست
دل من در پي نور است
اگر چه از رخت دور است
به ياد تو به نام تو
دلم سر شار از شور است
صدايم کن صدايم کن
ز خود خواهي رهايم کن
نيازم را نگاهي کن
به نو رت آشنايم کن
![]()
خدایا من اگر بد باشم تو را بنده های خوب بسیار است،،،اما تو اگر مدارا نکنی من را خدای دیگر کجاست